خدایا، شرمگینم، ناراحتم، دلم از دوریت میخواهد منفجر شود. حال عجیبی دارم؛ خدایا، مگر میشود دل آدم با تو نباشد و ادعای زنده بودن کند؟
خدایا، دلم گرفته، دردم را میبینم اما چه کنم؟ خدایا، دلی را که جولانگاه شیطان شده چگونه نور تو در آن باشد؟ خدایا من نه دنیا را دارم نه آخرت را، مگر بدون نگاه و نظر و توجهات میشود؟ به خودت قسم که نمیشود. هرگز و هرگز.
خدایا، میخواهم در بین مردم باشم اما برای تو باشم؛ خودت راه را نشانم بده.
خدایا، خستهام، بدون کمک تو هیچم و در پوچی سرگردان.
خدایا، میخواهم در دلم یک نفر را هم راه ندهم، فقط تو باشی و همهاش تو باشی. کمکم کن. دستم را بگیر، دلم تو را میخواهد. اما خودم بزرگترین سد در برابر این کارم.
خدایا، پیش چه کسی جز تو التماس کنم که در قیامت پرده از اعمالم بر ندار، آبرویم رفته، از اعمالم پشیمانم، از عمری که هدر دادهام ناراحتم، از عمری که میتوانستم برای رسیدن به تو برای انجام دستور تو استفاده کنم، بیشرمانه برای بی آبرویی و پوچی و تباهی خودم استفاده کردم.
خدایا، پشیمانم و در فکر چاره. خدایا، پناهی جز تو نیست. سر سفرهی تو هستم و ناسپاسی و کفران میکنم.
خدایا، هوای نفس بدبختم کرده، حال و روزم را تیره و تار کرده، کافی است، دیگر نمیخواهم اسیر هوا باشم. نجاتم بده.
خدایا کمکم کن گناه و خطای دیگران را سرزنش و مذمت نکنم که خودم سراپا گناهم و عیب و خطا.
خدایا، میخواهم صبور و بردبار و شکیبا باشم.
خدایا حیف است که این فرصت را از دست بدهم، راه چاره را نشانم بده، توفیق بده خلاص شوم از این قفس و زندان، شیطان در این قفس نابود کننده است.
خدایا، وقتی با شیطان و هوای نفس مانوسم، چگونه ادعای بزرگی کنم که مال توام، من را مال خودت کن.
خدایا، من مریضم و تنها دوای عالم تویی، من درمانم را فقط از تو میخواهم.
خدایا، موفقم کن که به داد نفسم برسم که خودت گفتهای «علیکم انفسکم»
آمین