خدایا، این دل چیست که سرچشمهی همهی مهر و محبتها و سرچشمهی همهی کینهها و عقدههاست؟!
خدایا، دلم پر است و میدانم فقط تویی دادرس همهی مظلومان و پناه همهی بیپناهان.
خدایا، رنجیدهام از خیلی چیزها و خیلیها. خستهام از همهی آدمها.
خدایا، به حق و به راستی که تنها رب و پروردگار عالم هستی و همهی قدرتها از آن توست. شهادت میدهم تنها تویی لایق پرستش و تنها تویی شایستهی قدرت.
خدایا، دلم پر است از آدمهایی که دلشان کوچک است چرا که تو را در دلشان ندارند و حسرت میخورم برای آدمهایی که در ظاهر هیچ ندارند اما همه چیز دارند چرا که تو را در دلشان دارند.
خدایا، دلی بزرگ میخواهم، دلی که تو را داشته باشد نه چیز دیگر. نمیخواهم آدم حقیری باشم، نمیخواهم ذلیل باشم، نمیخواهم قدرت را مگر برای رضایت تو و شکر نعمتهایت و برای رسیدن به تو.
خدایا، آدم پست هرچیز که داشته باشد، هرچه بگوید، هرچه که بخواهد، هرچقدر هم قدرتمند، هیچ نیست چون تو را ندارد؛ من تو را میخواهم.
خدایا، کینه و عقده نمیگذارند که جایی برای تو در دل انسان باشد، دلم را خالی از هر کینه و عقدهای گردان. خدایا، قدرت در دست انسان کینهای و عقدهای مجالی بیشتر برای نابودی خودش است، قدرتی که رضایت بندگانت را برای رسیدن به تو برایم نداشته باشد را نمیخواهم.
خدایا، زندگیام را مایه عذاب و درد و گرفتاری و ناخوشی و مردنم را مایهی آسایش و رفاه و خوشی بندگانت قرار نده.
خدایا، دلی میخواهم که بیقرار خدمت به بندگانت و مشتاق حل مشکلاتشان باشد در راه رضایت تو نه بلایی که خودم را هر روز مبتلاتر و گرفتارتر کند.
خدایا، زبانی میخواهم که آنچه در دل دارم را بگوید نه آنچه که لقلقهی زبان است و دنیا پرستی چنان زبان را به تسخیر خود در آورده که زبان یار کینهها و عقدههای دل کوچکشان است.
خدایا، نمیخواهم دل کوچکام از روی کوچکیاش دست به کاری بزند که ظلمی هرچند کوچک در حق بندهای از بندگانت مرتکب شوم بماند ظلمی بزرگ و ناروا که آن هم به خاطر دنیاپرستی و منافع قدرتم مرتکب شوم.
خدایا، حال خوب را از تو میخواهم؛ خدایا، دلخوشیام را از تو میخواهم؛ خدایا، دل یکدست و صاف و ساده و بیغل و غش را از تو میخواهم.
خدایا، نجاتم بده. آمین