کولاک

یک وبلاگ برای خودم

کولاک

یک وبلاگ برای خودم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موفق» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دورنمای موفقیت ۲

این مطلب، ادامه دورنمای موفقیت است.

موفقیت در هر زمینه‌ای می تواند نسبی باشد؛ منظورم از نسبی این است که دستاوردی ممکن است از نظر فردی موفقیت محسوب شود و از نظر دیگری نه.

اما به هر صورت، باید بتوانیم یک اصول کلی و قواعدی را تنظیم کنیم تا به کمک همین قواعد راه را هموار و دستیابی به هدف را تسهیل کنیم.

در این مطلب میخواهم اصول موفقیت از دیدگاه خودم را منتشر کنم.

برای موفق شدن در هر زمینه‌ای باید یک سری اطلاعات اولیه از کاری که میخواهیم انجام دهیم، داشته باشیم.

این اطلاعات اولیه تا آنجایی مهم هستند که بتوانیم دورنمایی از آنچه میخواهیم را تصور کنیم و از همینجا بتوانیم یک هدف گذاری درست و واقع بینانه‌ای انجام دهیم.

بعد از تعیین هدف، چگونگی رسیدن به هدف نیز مهم است، در اینجا یک برنامه‌ی اصولی، منظم و کارآمد تنها چیزی است که مورد نیاز است.

برنامه ریزی بعد از تعیین هدف، یعنی تقریبا نصف راه را طی کردن.

اگر مراحل تعیین هدف و برنامه‌ریزی به درستی صورت گیرد، خود به خود انگیزه برای شروع فعالیت هم مهیا خواهد شد و در نتیجه، یک شروع خوب رقم خواهد خورد. یک اشتباه مهلک که دقیقا اشتباه من در اکثر موارد است، همین نکته است و آن اینکه، یک شروع طوفانی و ادامه‌ی کم قوت و ضعیف، نتیجه‌اش شکست است.

رعایت همین نکته میتواند بسیار راهگشا باشد که:

رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود/

رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

شروع طوفانی اغلب خستگی و دلزدگی را در پی دارد که به هیچ وجه خوب نیست.

راه حل در تقسیم انرژی و اجتناب از عجله در رسیدن به مقصود است، چیزی که خیلی وقت‌ها مورد غفلت قرار می‌گیرد.

اکثرا در کارهایی که خیلی عجله داریم هرچه زودتر به نتیجه برسیم، به نتیجه نمی‌رسیم یا لااقل به نتیجه مطلوب نمی‌رسیم؛ مثل کسانی که سال‌ها خورده و خوابیده‌اند و حالا می‌خواهند طی یک معجزه‌ای در مدت بسیار کمی، به یک تناسب اندام برسند که اکثرا در همان وضع می‌مانند.

استفاده از بعضی تکنیک ها هم در بررسی پیشرفت صورت گرفته می‌تواند در ایجاد انگیزه و ادامه راه موثر باشد.

تا اینجا کارها به خوبی پیش‌رفته است اما رمز موفقیت و عامل اصلی در نیل به موفقیت تنها یک چیز است!

اجازه بدهید که افراد در جستجوی موفقیت را کمی معطل کنم و بگویم که این کیمیای سعادت و رمز اجابت هر خواسته‌ ایست؛ آرزوی هر در راه مانده و نرسیده به هدف و پرنده‌ی سعادت هر برنده‌ی رسیده به مطلوب.

این عامل خوشبختی چیزی نیست جز: استمرار

بله، استمرار حلقه‌ی مفقود در رسیدن به خواسته‌هایمان است. مثالی میزنم و با هم پرده از راز شگفت انگیز‌ترین رمز موفقیت بر‌می‌داریم.

من بار‌ها و بار‌ها اقدام ناموفق برای یادگیری زبان انگلیسی کرده ام.

اوایل که بچه‌ای بیش نبودم و از این اصول بی‌خبر را نادیده می‌گیریم و همین سه سال پیش را در نظر می‌گیریم؛

اگر در طی این سه سال فقط در روز های کاری! که فرصت برای استراحت هم باشد، که تقریبا ۲۹۰ روز شاید بیشتر و شاید کمتر باشد را در نظر بگیریم، در این سه سال اخیر که بار‌ها شکست در یادگیری زبان را تجربه کرده ام، ۸۷۰ روز داشتیم.

اگر من این استمراری که بحث‌اش است را داشتم و هر روز فقط ۱۰ لغت جدید و ۱۰ جمله‌ی کاربردی برای همین کلمات یاد می‌گرفتم، الان ۸۷۰۰ کلمه و ۸۷۰۰ جمله بلد بودم! اعداد به نظر شاید باور نکردنی برسند اما به گفته بعضی کارشناسان اگر فردی ۳۰۰۰ واژه بداند به راحتی می تواند با هر فردی مکالمه کند و اگر ۵۰۰۰ واژه بلد باشید، میتوانید یک سخنران قهار و حرفه ای شوید.

حال مثلا فرض کنید در مرحله‌ی جمع‌آوری اطلاعات اولیه، اینکه لغات را به صورت موضوعی یاد بگیرم و کلمات هم‌خانواده و متضاد هم یاد بگیرم را در این یادگیری لحاظ می‌کردم، چه چیز خارق‌العاده‌ای می‌شد.

همه‌ی این‌ها تنها در صورتی امکان داشت که من در راه یادگیری زبان استمرار می‌کردم و در عرض سه سال به چیزی بیش از انتظار ها می‌رسیدم.

  • Milad
  • ۰
  • ۰

دورنمای موفقیت

اینکه انسان به کاری اقدام کند و کار را به طور شایسته و بایسته یعنی به گونه ای که دلش می‌خواسته، انجام دهد، در آن زمینه، انسان موفقی است و موفقیت را تجربه کرده است.

موفقیت شاید تعاریف دیگری هم داشته باشد، اما چیزی که باید در همه ی آنها مشترک باشد، کسب نتیجه ی مطلوب دلخواه است.

در هر کاری، نتیجه‌ی دلپذیر از دیدگاه هرکسی می تواند متفاوت باشد، همان طور که متفاوت نیز هست، پس تعاریف گوناگون برای موفقیت و انسان موفق هم به همان میزان متفاوت خواهد بود.

من انسان موفقی نیستم، حداقل‌اش این است که من خودم را موفق نمی دانم. اصلا برای همین هم عنوان مطلب را دورنمای موفقیت گذاشتم.

تعداد بسیار زیاد و کاملا قابل ملاحظه‌ای، از همین تعریف ساده، برای خودشان یک منبع درآمد ساخته‌اند که بیا و ببین. نشان به آن نشان که چه کتاب هایی که در این زمینه ترجمه و تالیف و چاپ شده‌اند، چه مجلات، همایش‌ها و کارگاه‌ها که برگزار شده اند و الی آخر.

این حجم از تبلیغات و سر و صدا در این‌باره، با این تعریف ساده از این مفهوم هیچ سازگاری شاید نداشته باشد؛ ولی به هر حال عده‌ای اصول و قواعدی را برای موفقیت عنوان کرده و می‌کنند که نکاتی در این‌باره به ذهنم می‌رسد.

نخست اینکه چون به تعداد افراد، برداشت و تلقی از موفقیت می‌تواند باشد، پس نسخه‌ی یکسان و ثابتی برای جستجوگران موفقیت نمی‌توان تجویز کرد.

حال اگر فرض کنیم که اینها صرفا تلقی افراد است و تاثیری در اصل تعریف موفقیت ندارد، و اصرار بورزیم که موفقیت حتما باید فرمولی داشته باشد و ما نیز به تقلید از افرادی که به نظر خودمان موفق‌اند، راه آنها را ادامه دهیم، باید بگویم که هیچ فرمولی برای موفقیت نیست؛ اما خب چون شما اصرار کردید، می‌توان اصولی کلی برای موفقیت در نطر گرفت.

نکته دوم اینکه این اصول نباید پیچیده و دشوار و دور از دسترس باشند؛

مثال ها و مصداق های مختلفی را به فراوانی می‌توان شمرد که این حرف را تایید کنند. من کتاب های زیادی راجع‌به موفقیت نخوانده‌ام. اما با بررسی زندگی افرادی که از منظر عده‌ی زیادی موفق‌اند، میتوان به این نکات پی برد.

  • Milad