اینها جملاتی ایست که قبلا نوشته ام:
1-نباید روی درس خواندن در شب حساب بکنم!
2-خدایا،این دفعه میخواهم تمام تلاشم رو بکنم!
3-میخواهم لذت تمام کردن کتاب را برای تمام امتحان ها بچشم!
...
خیلی مسخره است واقعا!
یعنی من تا این حد بی عرضه هستم که نمیتوانم روی حرف خودم بمونم!
فقط جهت اطلاع میگویم که الان تقریبا ساعت یک شب و من هنوز فیزیک را تمام نکرده ام.
باید فکری به حال و روزم بکنم.
چرا نمیتوانم تصمیمی را که گرفته ام عملی کنم؟
اشتباهم کجاست؟
آیا عیبی در تصمیمم است،یا در خودم؟
خدایا،این بار قدرتی میخواهم که خودم را بهتر بشناسم.
1-نباید روی درس خواندن در شب حساب بکنم!
2-خدایا،این دفعه میخواهم تمام تلاشم رو بکنم!
3-میخواهم لذت تمام کردن کتاب را برای تمام امتحان ها بچشم!
...
خیلی مسخره است واقعا!
یعنی من تا این حد بی عرضه هستم که نمیتوانم روی حرف خودم بمونم!
فقط جهت اطلاع میگویم که الان تقریبا ساعت یک شب و من هنوز فیزیک را تمام نکرده ام.
باید فکری به حال و روزم بکنم.
چرا نمیتوانم تصمیمی را که گرفته ام عملی کنم؟
اشتباهم کجاست؟
آیا عیبی در تصمیمم است،یا در خودم؟
خدایا،این بار قدرتی میخواهم که خودم را بهتر بشناسم.
- ۹۳/۱۱/۰۵