من نوشتن رو دوست دارم،یعنی یه جورایی وبلاگ نویسی را هم دوست دارم.ولی نمیدونم چرا از این دوست داشتن استفاده نمیکنم.
میخوام کار های زیادی بکنم اما هیچ کاری نمیکنم!چند روزه به این فکر میکنم که یه کاری باید بکنم،بدبختی هم اینه که میدونم هم که چه کارهایی هم باید بکنم اما دست روی دست گذاشتم که هیچ،به بدترین شکل ممکن هم وقت کشی میکنم.
سر نماز! یه فکری به سرم زد که بد فکری نبود.مدیونی فکر کنی که سر نماز حواسم به نماز نیست!
من میخوام یه کاری رو شروع کنم و همزمان با اون یه کار دیگه رو به عنوان تنبیه خودم انجام بدم؛ولی خب اونطوری که من خودم رو میشناسم باید یه انگیزه درست و حسابی داشته باشم که به خاطر اون هم که شده کار رو ناقص و ناتمام به امان خدا رها نکنم.
فکرم اینه که دو تا کار رو همزمان شروع کنم و توی همین وبلاگ چیزایی که یاد گرفتم رو بنویسم تا هم خودم یه انگیزه پیدا بکنم که همون نوشتن وبلاگ هست و هم اینکه مطالب رو توی یک جای خوب منتشر میکنم.
در قسمت موضوعات وبلاگ فعلا دو تا موضوع جدید ایجاد میکنم و سعی میکنم که روزانه مطالب رو بنویسم اما اگر هم یک وقفه ای افتاد سعی میکنم که نا امید نشم و کار رو ادامه بدم.این دو تا موضوع فعلا جنبه آزمایشی داره که ببینم این روش جواب میده یا نه؟آیا اصلا من میتونم با این روش پیش برم؟و هزار اما و اگر دیگه...
در ضمن اینکه اینکار به صورت آزمایشی اجرا میشه دلیلی نداره که در انجام کارم کوتاهی یا قصور و سستی بکنم.
خدایا این کار رو با نام و با تکیه بر تو شروع میکنم،از تو کمک و یاری میخواهم و تنها بر تو توکل میکنم.من را در این کار یاری فرما و عاقبت این کار را نیکو گردان.آمین
- ۹۴/۰۵/۰۲
خدا قوت
با جدیّت بنویس!