همه جوره دارم وقتم رو تلف میکنم؛داشتم سوالات ارشد رو نگاه میکردم،یه چیزی تو مایه ی وحشت انگیزناک بود!
خب با این اتلاف وقت،جور. در نمی یاد.
از طرفی دو تا درس این ترم هم شوخی بردار نیستند و باید انقدر بخونی تا پاس بشی.
از طرف دیگه اینکه ریاضیات و معادلات رو چیکارش کنم؟
+هرجور حساب میکنم باید شب و روز درس بخونم.
+هرکاری میکنم حوصلم نمی یاد بخونم!
+بالاخره باید از یه جایی شروع کنم.
+هرقدر تاخیر کنم،به ضرر خودم هست و آه و افسوسی که بعدا نصیبم میشه.
+میخواستم از خدا کمک بطلبم،اما قبل از اون باید تنبلی رو کنار بزارم،بعد تلاش کنم و در حینش کمک بخوام،بعد از اون هم که باید نتیجه رو به خودش واگذارم.
خب با این اتلاف وقت،جور. در نمی یاد.
از طرفی دو تا درس این ترم هم شوخی بردار نیستند و باید انقدر بخونی تا پاس بشی.
از طرف دیگه اینکه ریاضیات و معادلات رو چیکارش کنم؟
+هرجور حساب میکنم باید شب و روز درس بخونم.
+هرکاری میکنم حوصلم نمی یاد بخونم!
+بالاخره باید از یه جایی شروع کنم.
+هرقدر تاخیر کنم،به ضرر خودم هست و آه و افسوسی که بعدا نصیبم میشه.
+میخواستم از خدا کمک بطلبم،اما قبل از اون باید تنبلی رو کنار بزارم،بعد تلاش کنم و در حینش کمک بخوام،بعد از اون هم که باید نتیجه رو به خودش واگذارم.
- ۹۴/۰۷/۱۶